برچسب: خاطرات

از اولین باری که لینوکس رو مستقیما روی سیستمم نصب کردم خاطره خوشی ندارم! 🙂 اون موقع (۷-۸ ماه پیش از زمان نوشتن این پست!) OpenSUSE 11 رو روی سیستمم نصب کردم. چند روزی هم باهاش کار کردم ولی چنگی به دلم نزد! این بود که تصمیم گرفتم از روی سیستم حذفش کنم! تا اون روز تجربه نصب n باره ی ویندوز در یک روز رو داشتم! 😀 ولی نمی دونستم که لینوکس رو چه طوری از روی سیستمم حذف کنم! واسه همین از داخل ویندوز اون پارتیشنی رو که روش لینوکس نصب کرده بودم حذف و دوباره فرمت کردم! غافل از اینکه یه موجودی به اسم آقای Grub بوده که بوت سیستم رو مدیریت میکرده و با این کار من نابود شده! هیچی دیگه سیستمو که ریست کردم دیدم که ویندوز هم بالا نمیاد 🙁

ادامه خواندن “مهاجرت به لینوکس”

سلام. بالاخره بعد از مدت ها تصمیم گرفتم روی سایت شخصیم وبلاگ راه بندازم. فکر کنم سال ۸۱ بود که تازه با  واژه وبلاگ آشنا شدم. اون موقع خیلی علاقه داشتم که منم واسه خودم یه وبلاگ داشته باشم. اصلا یادم نیست که چه جوری با سرویس Blogger آشنا شدم. با کلی ذوق و شوق رفتم یه وبلاگ ساختم. فکر می کنم اون زمان Blogger یا به خوبی از زبان فارسی پشتیبانی نمی کرد یا اینکه من بلد نبودم از قالب فارسی استفاده کنم. این بود که دنبال یه سرویس فارسی زبان گشتم که با پرشین بلاگ آشنا شدم. وبلاگ نویسی من در اونجا هم به بیشتر از ۱۷-۱۶ نوشته نکشید و کلا وبلاگ نویسی رو رها کردم.  :shy:

الان بعد از ۶ سال دوباره به سرم زده که وبلاگ بنویسم!  🙂 اما این بار روی سایت شخصی خودم و با قدرت وردپرس فارسی!  :jump: خب یه وبلاگ به جمع وبلاگ های فارسی اضافه کنید!